Lesson 20

Conquest of the Garden, a Poem by Forough Farrokhzad

Seperator

Intermediate

Lesson info iconLesson Infoاطلاعات درس


Conquest of the Garden (Fateh Baq), a poem written and recited here by Forough Farrokhzad, one of the most important figures in twentieh-century Persian poetry.

 

This article in The Guardian includes recollections and appraisals from those who knew her or admired her work.

 

According to the journalist Mehdi Jami: "In every culture you have cultural icons, like Shakespeare in Britain. Farrokhzad was like that for contemporary Iran, someone who formed the identity of our contemporariness. She wrote in a simple and intimate way. She was not fake, nor was her poetry. ... She was the last prophet of truth-telling our country has seen."

 

The poet Mohammad Reza Shafiei Kadkani commented in the same article: "She was very natural. She was the epitome of a real poet in her own time. She had no masks, that's why today we still read her, and in the future we will read her, too."

Video

Fateh Baq from PersianBloom on Vimeo.

TagsPoetrywomen

Segment iconSegmentsبخش ها


آن کلاغی که پرید

Persian 1/53


از فراز سر ما

Persian 2/53


و فرو رفت در اندیشه‌ی آشفته‌ی ابری ولگرد

Persian 3/53


و صدایش همچون نیزه‌ی کوتاهیی‌، پهنای افق را پیمود

Persian 4/53


خبر ما را با خود خواهد برد به شهر

Persian 5/53


همه میدانند

Persian 6/53


همه میدانند

Persian 7/53


که من و تو از آن روزنه‌ی سرد عبوس

Persian 8/53


باغ را دیدیم

Persian 9/53


و از آن شاخه‌ی بازیگر دور از دست

Persian 10/53


سیب را چیدیم

Persian 11/53


همه میترسند

Persian 12/53


همه میترسند، اما من وتو

Persian 13/53


به چراغ و آب و آینه پیوستیم

Persian 14/53


و نترسیدیم

Persian 15/53


سخن از پیوند سست دو نام

Persian 16/53


و همآغوشی در اوراق کهنه‌ی یک دفتر نیست

Persian 17/53


سخن از گیسوی خوشبخت منست

Persian 18/53


با شقایقهای سوخته‌ی بوسه‌ی تو

Persian 19/53


و صمیمیت تنهامان ، در طراری

Persian 20/53


و درخشیدن عریانیمان

Persian 21/53


مثل فلس ماهی ها در آب

Persian 22/53


سخن از زندگی نقره ای آوازیست

Persian 23/53


که سحرگاهان فواره‌ی کوچک میخواند

Persian 24/53


ما در آن جنگل سبزسیال شبی از خرگوشان وحشی

Persian 25/53


و در آن دریای مضطرب خونسرد

Persian 26/53


از صدف های پر از مروارید

Persian 27/53


و در آن کوه غریب فاتح

Persian 28/53


از عقابان جوان پرسیدیم

Persian 29/53


که چه باید کرد

Persian 30/53


همه میدانند

Persian 31/53


همه میدانند

Persian 32/53


ما به خواب سرد و ساکت سیمرغان ، ره یافته ایم

Persian 33/53


ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم

Persian 34/53


در نگاه شرم آگین گلی گمنام

Persian 35/53


و بقا را در یک لحظه‌ی نامحدود

Persian 36/53


که دو خورشید به هم خیره شدند

Persian 37/53


سخن از پچ پچ ترسانی در ظلمت نیست

Persian 38/53


سخن از روزست و پنجره های باز

Persian 39/53


و هوای تازه

Persian 40/53


و اجاقی که در آن اشیاء بیهوده میسوزند

Persian 41/53


و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است

Persian 42/53


و تولد و تکامل و غرور

Persian 43/53


سخن از دستان عاشق ماست

Persian 44/53


که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم بر فراز شبها ساخته اند

Persian 45/53


به چمنزار بیا

Persian 46/53


به چمنزار بزرگ

Persian 47/53


و صدایم کن ، از پشت نفس های گل ابریشم

Persian 48/53


همچنان آهو که جفتش را

Persian 49/53


پرده ها از بغضی پنهانی سرشارند

Persian 50/53


و کبوترهای معصوم

Persian 51/53


از بلندی های برج سپید خود

Persian 52/53


به زمین مینگرند

Persian 53/53